گاهی دلت ازمن وسالت می گیرد
می خواهی کودک باشی
کودکی که به هر بهانه ای
به اغوش غمخواری پناه می برد
و آسوده اشک میریزد
بزرگ که باشی
باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی
گاهی دلت ازمن وسالت می گیرد
می خواهی کودک باشی
کودکی که به هر بهانه ای
به اغوش غمخواری پناه می برد
و آسوده اشک میریزد
بزرگ که باشی
باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی
این نظر توسط aseman در تاریخ 1393/02/11 و 13:46 دقیقه ارسال شده است | |||
برای توصیف دلم همین چند کلمه کافیست
لیخندم درد میکند. پاسخ : دماغتون رو بگیرید و سعی کنید برای ۵ ثانیه بگید «ممممممممم»
بعله یه همچین کارایی بلدم من به همین راحتی میشه نده ی بدون درد کرد دوست عزیز چیه ؟؟؟ دکتر ندیدی؟؟؟؟ |
این نظر توسط rahele در تاریخ 1393/01/27 و 13:37 دقیقه ارسال شده است | |||
خیلی عالی بود
بعضی هاگریه نمیکننداما....ازچشمهایشان معلوم است ,که اشکی به بزرگی یک سکوت ,گوشه ی چشمشان به کمین نشسته است |
مــتـن آهنگ جدید محسن چاوشی مادر
صدایه پا نبود . . صدایه تق تقه شکسته تو بود
غروب خسته بود . . که من سرم هنوز . . رو دامنه تو بود
صدایه پایه تو . . که تویه راه رو . . زبونه میکشید
تمامه روحمُ . . بــرایه دیدنت . . به خونه میکشید
به مادرم بگین . . قفس شکسته و . . پرنده پر زده
به مادرم بگین . . بهار اومده . . جوونه سر زده
. .
یه درده مطمئن . . مفاصله منو . . کلافه کرده بود
تمامه وزنشو . . به شونه هایه من . . اضافه کرده بود
غروب رفته بود . . غروبه تویه مه . . غروبه تو غبار
غروبه بیقرار . . غروبه رو سیاه . . غروبه بی پناه
به مادرم بگین . . هنوز خنده هاش . . رو سر جهازشن
به مادرم بگین . .هنوز گریه هاش . . تو جا نمازشن
به مادرم . . بگین هنوز خنده هاش . . رو سر جهازشن
به مادرم بگین . . هنوز گریه هاش . . تو جا نمازشن